Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-18@09:58:30 GMT

کلاسیک دکتر جکیل و آقای هاید در بازار نشر ایران

تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۳۳۲۵۳

به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، کتاب دکتر جکیل و آقای هاید با عنوان Dr. Jekyll and Mr. Hyde در سال ۱۹۷۸ منتشر شد. استیونسن رمان دکتر جکیل و آقای هاید را در کابوسی که به ذهنش رسیده بود به دلیل نارضایتی سوزاند اما به سرعت پشیمان شد و دیگر بار آن را سه روزه نوشت و یکی از آثار ماندگار ادبیات جهانی را خلق کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دکتر جکیل و آقای هاید یکی از آثار کلاسیکی است که به شکلی از داستان گوتیک رسمیت می‌بخشد و به عنوان الگوی داستان‌هایی دارای شخصیت‌هایی با هویت دوگانه و حتی نوع داستان ابرقهرمانی که مبنای اصلی کمیک استریپ را می‌سازند شناخته می‌شود.

کتاب دکتر جکیل و آقای هاید و دو داستان دیگر را در حالی انتشارات ققنوس منتشر کرده است که این کتاب با عنوان دکتر جکیل و مسترهاید توسط انتشارات مرکز و در سال ۱۴۰۱ و با عنوان دکتر جکیل و آقای هاید در انتشارات افق در سال ۱۴۰۱ (چاپ چهارم و پنجم)، دکتر جکیل و آقای هاید توسط انتشارت افق در سال ۱۳۹۸، در سال ۱۴۰۱ توسط انتشارات محراب قلم، توسط نشر کتاب پارسه در سال ۹۸، توسط انتشارات سایه گستر در سال ۹۹ و انتشارات دبیر در سال ۱۳۹۸ منتشر شده‌است.

رابرت لوئیس بالفور استیونسون، زاده ۱۳ نوامبر ۱۸۵۰ و درگذشته ۳ دسامبر ۱۸۹۴، رمان‌نویس، شاعر، مقاله‌نویس و سفرنامه‌نویس اسکاتلندی بود. او در شهر ادینبورگ اسکاتلند به دنیا آمد و در سال ۱۸۵۷، به مدرسه هندرسون رفت اما به خاطر وضعیت بد جسمانی تنها چند هفته در آن جا دوام آورد و تا سال ۱۸۵۹ به مدرسه بازنگشت.

استیونسون در اکتبر ۱۸۶۴ به دنبال بهبود وضعیت سلامتی‌اش، به مدرسه خصوصی رابرت تامسون رفت و سه سال بعد برای تحصیل در رشته مهندسی به دانشگاه ادینبورگ وارد شد. او خیلی زود وارد حلقه‌های ادبی لندن شد و با نویسندگان معاصر بسیاری آشنا شد و خودش نیز آثار موفقی خلق کرد.

رابرت لوئیس استیونسون در سال ۱۸۹۴ در حالی که داشت با همسرش صحبت می‌کرد و در بطری نوشیدنی را باز می کرد، ناگهان از همسرش پرسید: «این چی بود؟ آیا صورتم عجیب به نظر می‌رسد؟» و از حال رفت. او چند ساعت پس از این اتفاق در سن ۴۴ سالگی جان خود را از دست داد.

قسمتی از متن کتاب

تماس دستش خون را در رگ‌هایم منجمد کرد؛ او را عقب راندم و گفتم: «صبور باشید آقا. گویا فراموش کرده‌اید هنوز افتخار آشنایی با شما را نیافته‌ام. بفرمایید بنشینید.» سپس، نشانش دادم چه باید بکند، و خودم هم روی صندلی همیشگی‌ام نشستم و، علی‌رغم این‌که دیروقت بود و با وجود نگرانی‌های ذهنی معمولم و وحشتی که از مهمانم داشتم، با همان شیوه مودبانه متداولی که بیماران از من می بینند رفتار کردم.

او کاملا با نزاکت پاسخ داد: «عذر می‌خوام دکتر لنیون. کاملا صحیح می‌فرمایید. بی‌تابی‌ام باعث شد از دایره ادب خارج شوم. بنا به درخواست همکارتان، دکتر هنری جکیل، در مورد موضوع با اهمیتی این‌جا آمده‌ام و طبق آنچه می‌دانم...» درنگ کرد و دستش را بر گلویش گذاشت؛ واضح بود، برخلاف رفتار خوددارانه‌اش، با حالت جنون‌آمیزی دست به گریبان است. «می‌دانم کشویی هست...»

در این لحظه، از تردیدی که گریبان مهمانم را گرفته بود و شاید از کنجکاوی فزاینده خودم متاثر شدم.

با اشاره به کشو، که پشت میز روی زمین قرار داشت و هنوز ملافه‌پیچ بود، گفتم: «آن‌جاست آقا.»

به سمتش هجوم برد و بعد مکث کرد و دستش را روی قلبش گذاشت. صدای دندون قروچه‌هایش را می‌شنیدم که ناشی از حرکت متشنج فکش بود. چهره‌اش چنان رنگ باخته بود که با دیدنش هم نگران جانش شدم و هم نگران سلامت عقلش.

کتاب دکتر جکیل و آقای هاید و دو داستان دیگر نوشته رابرت لوییس استیونسون و ترجمه مهرداد وثوقی در ۲۲۸ صفحه و شمارگان ۱۱۰۰ نسخه با قیمت ۹۵ هزار تومان در سال ۱۴۰۱ توسط انتشارات ققنوس منتشر شد.

برچسب‌ها ادبیات داستانی رمان نویس انتشارات ققنوس

منبع: ایرنا

کلیدواژه: ادبیات داستانی رمان نویس انتشارات ققنوس ادبیات داستانی رمان نویس انتشارات ققنوس دکتر جکیل و آقای هاید توسط انتشارات سال ۱۴۰۱

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۳۳۲۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرزند زمانه خود باش

  این نمایش باچندمیزونیمکت دروسط صحنه، درپلاتوی تمرین تئاتری‌ اتفاق می‌افتد که کارگردان، دستیار، نویسنده و تهیه‌کننده نمایش که باهمدیگر دوستی دارند،دور هم جمع شده‌اندوقراراست درباره انتخاب بازیگران نقش‌ها به‌ جمع‌بندی برسند؛ اما موضوعات متفاوتی به ویژه درباره خصوصیات کارگردان بین آنها باعث بحث و شوخی می‌شود. نمایش به شیوه رئال اما با تجربه‌گرایی و فرمی متنوع از میثم عبدی به عنوان کارگردان همراه است که بخش‌های متفاوتی از کمدی، موزیکال، ویدئوکال و غیره را دارد. گروه موسیقی زنده نیز اجرا را همراهی می‌کنند. درنمایش«رومئو ژولیت و چند کاراکتر دیگر» رامتین ‌سلیمانی، مهرناز ‌بختیاری، امین نبی‌اللهی، میثم ‌عبدی، فائقه ‌شلالوند، حامد ‌قنبری، زینب ‌هادیان، امین ‌سعدی، پگاه ‌امیرآبادی، مینا ‌شجاعیان، نیلوفر ‌خراسانی، متین ‌هوشمندی، مهلا رمضان‌پور، احسان ابوالقاسم، بهناز ‌شهسوار، امیرمهدی ‌شبیری، مجتبی ‌سعدآبادی و مروارید ‌کفائی نقش‌آفرینی می‌کنند. با میثم عبدی درباره چند و چون این نمایش گفت‌وگو کرده‌ایم:

ما شما را به عنوان کارگردان کمدی می‌شناسیم؛ انگار از کار قبلی‌تان به لحاظ فرم و شکل دارید تجربیات دیگری را پیش روی مخاطبان‌تان قرار می‌دهید؟
بله در واقع رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر همان‌طور که از اسمش پیداست تکمیل‌کننده‌ روند ما در نمایش قبلی است. پنگوئن، مرغ دریایی و چند پرنده‌ دیگر؛ اما با رویکردی جدیدتر. زمانی که ما این نمایشنامه را می‌نوشتیم خودمان می‌دانستیم قرار است فضای جدید و البته خطرناکتری را در اجرا تجربه کنیم. فضایی روی لبه‌ تیغ که امکان دارد تماشاگر عام یا حتی خاص با بخش‌هایی از اجرا موضع جدی پیدا کند. اما لذت تئاتر به همین رهایی و خطر کردن است؛ وگرنه می‌توانستیم یک نمایشنامه‌ کلاسیک را انتخاب کنیم و چند ماه تمرین کنیم تا به طور قطع همه‌ تماشاگران راضی از سالن بیرون بروند. ولی ما راه سخت را انتخاب کردیم و به سمت سبکی رفتیم که در متن و اجرا به اصطلاح امروزی جان می‌دهد برای به چالش کشیدن تماشاگر و خب، این از خاصیت‌های نمایش پست مدرن است که بعد از اجرا معمولا دو دسته مخاطب با نظرات «مخالف صد در‌صد» و «موافق صد در‌صد» به وجود می‌آید. این موضوع با تمام سختی‌هایش برای ما لذت‌بخش است.
 
به نظرتان این روزها کار کردن اصولی روی متن‌های کلاسیک مانند رومئو و ژولیت نشدنی است یا نیاز دارد نگاه روزآمد به این متون نمایشی داشت؟
یکی از نقد‌هایی که برای اجرای ما نوشته شد، نقد امید طاهری بود. او دقیقا به همین سؤال شما در نقد اشاره می‌کند و کاملا درست است. بخشی از ایده‌ محتوایی ما در متن و اجرا به همین عدم امکان وقوع اشاره می‌کند. به این معنی که هر امر کلاسیکی مثل نمایش‌های کلاسیک و حتی یک اتفاق عاشقانه کلاسیک و هر نوع رابطه اجتماعی و عاطفی کلاسیکی از منظر ما به‌عنوان پدیدآورندگان این نمایشنامه و اجرا، امکان به‌وقوع پیوستنش غیرممکن است. اگر هم به اجرا برسد مثل یک شیر بی‌یال و دمی می‌شود که مضحک و مضمحل به‌نظر می‌آید. به همین دلیل است که ما باز هم به سراغ یکی دیگر از عناصر هنر پست‌مدرن رفتیم؛ «هجو»! ما هر رویکرد کلاسیکی را در اجرا هجو می‌کنیم نه به این دلیل که آن اثر را هجو کرده باشیم، بلکه امکان وقوع و اضمحلال آن امر کلاسیک را مورد تمسخر قرار می‌دهیم. به‌هر حال در زمانه‌ای قرار گرفتیم که متر و معیارهای کلاسیک هنر، اعتبارشان زیر سؤال رفته و همه در حال ایجاد پرسش هستیم. پرسش‌هایی شبیه به این که آیا رومئو و ژولیت کار درستی کردند؟ آیا عشق به مفهوم رومئو و ژولیتی در دنیای امروز جوابگوی انسان معاصر است؟
 
چه شرایطی باعث می‌شود متن کلاسیک دراماتورژی شود؟
پاسخ به این سؤال، زمانه است. زمانه تعیین می‌کند که ما به اثر از چه زاویه‌ای نگاه کنیم. نمونه‌ واضحش خود من. ۱۰ سال پیش معتقد بودم نوعی از کمدی که در سلسله‌‌کمدی‌های افتضاحات و ارتباطات و اکتشافات و ارتفاعات و استشمامات زبان جامعه و محصول جامعه‌ آن روزه‌ است. خب اگر من دوباره بخواهم یکی از همان کارها را اجرا کنم، قطعا رویکرد ذهنی و نگاه شخصی‌ام به جهان تغییر کرده و باید براساس نبض زمانه دراماتورژی شود. خیلی‌ها می‌گویند این کار جدید تاریخ مصرف دارد و من هیچ اشکالی در این نمی‌بینم. می‌گویم خب اشکالش چیست؟ من سعی می‌کنم فرزند زمانه‌ خودم باشم. هر چند موضوعاتی در هنر هست که هیچ‌وقت تاریخ مصرف ندارد و تنها شکل و شمایلش در هر دوره‌ تاریخی تغییر می‌کند.
 
چرا در دراماتورژی شما رومئو و ژولیت به حاشیه می‌رود و مباحث تئاتر کار کردن اصل و اساس وضعیت شما می‌شود؟
چون اصل برای ما همین حاشیه‌هاست. چون امروزه حاشیه‌ها بر متن غلبه پیدا کرده‌اند. در واقع رومئو و ژولیت بهانه و بستری را ایجاد می‌کند برای پرداختن به مشکلات و معضلات یک جامعه‌ کوچک به اسم تئاتر و آن مشکلات که باعث می‌شوند کارگردان و گروه به سمت نابودی حرکت کنند به جای متن قرار می‌گیرند و خود متن اصلی یعنی رومئو و ژولیت به حاشیه می‌رود.
 
کار کردن با نسل جوان‌تر چه حسن‌هایی دارد؟
من در کارگاه‌هایی  که برگزار می‌کنم به هیچ‌کس قول نقش یا اجرای صحنه‌ای نمی‌دهم. نه این‌که کارگاه‌های ایده تا اجرا را زیر سؤال ببرم، نه اما خیلی برایم اتفاق خوشایندی نیست که یک عده‌ به صرف این‌که پولی برای کلاسی پرداخت کردند، لزوما باید روی صحنه تئاتر قرار بگیرند ولی از آن طرف چون شیفته‌ تشکیل گروه‌های بزرگ و پرانرژی هستم، تمام سعی‌ام را می‌کنم تا جایی که امکان دارد از بازیگرانی استفاده کنم که در کارگاه‌های من شرکت کرده‌اند و با هم به یک زبان مشترک حداقلی رسیده باشیم. البته هیجان، انرژی و خلاقیت جوان‌تر‌ها همیشه در کارها به من کمک کرده و از این بابت خدا را شاکرم، هرچند بخشی از اعضای گروه یا هم سابقه یا هم‌دانشگاهی من هستند که در این راه برای ایجاد فضایی علمی‌تر و آکادمیک مرا همراهی کردند.
 
با این گروه نسبتا جوان چه مسیری را برای سرانجام یافتن کارتان پشت سر نهاده‌اید؟
شاید باور نکنید ولی این نکته‌ای است که هر روز قبل از اجرا به بچه‌ها می‌گویم که هرکدام‌شان به نوعی با یک اتفاق عجیب همراه این اجرا شدند. از گروه موسیقی بگیرید تا بازیگران اصلی و حرفه‌ای و حتی دستیار من که آن‌قدر علم و دانش و آگاهی نسبت به این رشته دارد که من در طول تمرینات با توجه به این‌که خودم هم بازی می‌کردم، خیالم بابت اجرا و شکل‌گیری فضا راحت بود.
 
دراین نمایش که به‌لحاظ سبک‌شناسی به‌دلیل فراتئاتر شدن،دارد پست مدرن می‌شود.ازابتدا چقدرچنین سبکی برای‌تان معلوم بود؟
ما از زمان شروع نوشتن نمایشنامه و از زمانی که پیرنگ اصلی در حال شکل گرفتن بود، می‌دانستیم قرار است به سمت پست‌مدرن در اجرا حرکت کنیم. هم با توجه به هماهنگ‌شدن با ریتم زمانه و هم با توجه به موضوع خاص این نمایش که به قول شما به سمت فراتئاتر حرکت می‌کند.
 
چرا برای طراحی صحنه به چند میز و نیمکت چوبی عین کافه‌ها بسنده کردید؟
اول این‌که صحنه درواقع پلاتوی یکی از شخصیت‌های نمایش است که اتفاقا دراماتورژ هم هست و تا جایی که ممکن بود عناصر اضافی را در دکور و صحنه حذف کردیم.
 
پس چرا در طراحی لباس با تنوع نگاه و فرم مواجهیم و از لباس‌های واقعی به لباس‌های فرم گرایانه‌تر می‌رسیم. این تنوع چه دلیلی دارد؟
ایده‌ دو تونالیته بودن لباس‌ها ازسوی طراح لباس مینا شجاعیان مطرح شد که برای من جذاب بود و با توجه به اشاره‌ شما به این موضوع می‌بینیم که آن ایده منتقل شده؛ همان‌طور که در فضای نمایش دچار یک دوگانگی خیال و واقعیت هستیم. عناصری که به‌ظاهر (تاکید می‌کنم روی کلمه‌ به‌ظاهر) به واقعیت نزدیک‌ترند، از رنگ و لعاب کمتری برخوردارند اما عناصر رویایی و خیال به رنگ وابسته هستند و این یکی از ایده‌های طراحی لباس این نمایش بود.
 
موسیقی و ترانه و همسرایی رکن جالبی در ابتدا و انتهای نمایش است؛ این موسیقی چگونه ترسیم شده است؟
موسیقی و ترانه نمایش به شکل عجیبی به‌صورت اتفاقی و بداهه شکل گرفت. در واقع من یک شب شعری را نوشتم و برای امین نبی‌الهی، یکی از نویسندگان و بازیگر نقش مانی فرستادم که از قضا دستی هم بر گیتار و نوازندگی دارد و او هم در مدت‌زمان کوتاهی به این ملودی رسید و همه‌ این ‌اتفاقات به‌دلیل انرژی خوب تمام اعضای گروه به وقوع پیوست.
 
گریم و ماسک به ضرورت نقش‌ها کمتر شده است؟
من در هیچ‌کدام از اجراهایم اعتقادی به گریم ندارم، مگر دیگر خیلی ضروری باشد و گریزی از تغییر فرم صورت‌ها نداشته باشیم. معتقدم بازیگر با میمیک و حس صورتش کاری را می‌تواند بکند که بهترین گریم‌های جهان هم قادر به انتقال آن حس و شخصیت نیستند. البته این نظر خیلی تند و رادیکال است و می‌دانم‌ که مخالفان سرسخت و زیادی هم دارد.
 
مواجهه با مخاطب اززمان نوشتن متن باچه تفکری شکل‌گرفت؛چون شاهد کمدی‌ای هستیم که درآثاروودی‌آلن آن‌راتجربه کرده‌ایم؟
من پیش از این‌که شیفته‌ وودی آلن باشم، شیفته‌ تفکرات و نوع اجرای برشت بودم و البته همعصران برشت؛ ماکس فریش و دورنمات. نگاه من به مخاطب با توجه به آموخته‌هایم و مطالعاتم از روش‌ اجرایی برشت قطعا بی‌واسطه‌تر و رودر رو تر است. به این معنی که من هیچ‌چیزی برای پنهان‌کردن از تماشاگر ندارم و شاید یکی از دلایل عدم استفاده از گریم در اجراهایم همین مسأله باشد. صورت‌های بی‌واسطه در مقابل تماشاگر.
 
اقبال عمومی از این کار طنزآمیز اما با پیچیدگی‌های روایی، چگونه و چقدر بوده است؟
خدا را شکر می‌کنیم که با انرژی خوب گروه روزهای ابتدایی اجرا را با مخاطب پرشور شروع کردیم و امیدواریم این روند همچنان ادامه داشته باشد. تا امروز که این مصاحبه را در خدمت شما هستم، حدود ۹۰۰ نفر از این نمایش دیدن کردند، در حالی که تعداد اجراهای ما هنوز به ۱۰اجرا نرسیده؛ هرچند تعداد اندکی از افراد با هویت معلوم و نامعلوم در فضای مجازی سعی در ایجاد اختلال در روند تبلیغات و تلاش در جهت کاهش مخاطب ما داشتند که خدا را شکر با انرژی خوب گروه و لطف تماشاگران واقعی این موضوع نه فقط برای اجرای ما بد نشد، بلکه باعث شد صفحات ما در سایت فروش بلیت و فضای مجازی بیشتر دیده شود. به همین دلیل من از تمام مخالفان این نمایش کمال تشکر را دارم.
 
نقد وضعیت تئاتر در یک اثر نمایشی چقدر به نفع شما و فضای کلی تئاتر است؟
نقد، همیشه خوب است،اما یک نکته را نباید فراموش کنیم‌‌‌؛ نقد یک تیغ برنده‌ است‌‌‌ که کافی است دست یک نابلد بیفتد.‌‌آن‌وقت به‌جای اصلاح امکان دارد فاجعه به‌وجود بیاورد. ما همیشه از نقد منتقدان استقبال کردیم وبه‌همین‌دلیل درهفته‌ ابتدایی اجرا علاوه بر دعوت از منتقدان، جلسه نقد هم برگزار کردیم که امید طاهری وعلی جعفری‌فوتمی درآن به‌عنوان منتقد و سرکار خانم دکتر نیلوفر نادعلی، روان‌شناس حضور داشتند و باحضور تماشاگران هم ازمنظر نقد تئاتر وهم ازمنظر نقد اجتماعی و روان‌شناختی اجرا را تحلیل و بررسی کردیم.

بخشی از مشکلات تولید تئاتر
من برای رساندن این نمایشنامه به اجرا علاوه بر درگیری‌های مالی و گرفتاری پیداکردن پلاتوی مناسب برای ۱۸ بازیگر و مشکلات دیگر، یک مشکل اساسی و بزرگ هم داشتم، آن هم توجیه‌کردن اعضای شورای نظارت در مورد این‌که اگر ما با موضوع ممیزی و سانسور شوخی کردیم نه به این دلیل که خوشایند بخشی از تماشاگران باشد، به این دلیل که چه قبول داشته باشیم چه نه، بخشی از مشکلات تولید تئاتر هم در آن بخش وجود دارد. دقیقا مثل پیداکردن سالن مناسب، تهیه‌کننده‌ مناسب و ... . بنابراین ما اگر قبول می‌کنیم که تئاتر ما در همه بخش‌های اجرایی و تولید مشکلاتی دارد، به‌هرحال واحد ممیزی هم بخشی از همان روند است و باید مشکلاتش نقد شود و اصلاحات صورت بگیرد. ما به‌هیچ‌وجه قصدمان مقابله با یک شخص یا حتی اشخاص در یک سیستم نبوده، بلکه ما بنیان و اساس هر چیزی را مورد نقد قرار دادیم. 

دیگر خبرها

  • «سربلند میدان» برای سومین بار به بازار نشر آمد
  • مسابقه بزرگ کتابخوانی به مناسبت شهادت امام علی (ع) + جوایز ویژه
  • انتشار کتاب قرارداد‌های ناقل معدوم در فقه امامیه، حقوق ایران و فرانسه
  • انتشار کتاب «قرارداد‌های ناقل معدوم در فقه امامیه، حقوق ایران و فرانسه» در چهارمحال وبختیاری
  • فرزند زمانه خود باش
  • نوسانات بازار ارز و طلا زندگی مردم را با مشکل مواجه می‌کند
  • (تصاویر) خودرو‌های کلاسیک رنگارنگ در خیابان‌های هاوانا
  • کتاب «رهیافت‌هایی به زیارت» رهسپار بازار نشر شد
  • ارسال ۶۶ هزار و ۷۸۰ جلد کتاب به مراکز کانون پرورش فکری
  • ارسال بیش از ۶۶ هزار کتاب به مراکز کانون در کشور